الگو اس وی جی
برنامه ریزی,برنامه ریزی موفقیت,رسیدن به هدف

برنامه ریزی پلی به شاهراه موفقیت

برنامه ریزی برای موفقیت شاه کلید پیروزی است. شاید اگر در اطرافیان خود دقیق شوید افراد موفقی را می ببینید که شرایط زندگیشان مشابه شرایط شما بوده ولی در عرض مدت زمان کوتاهی به کلید موفقیت های چشم گیری در زمینه شغلی دست پیدا کرده اند.

برنامه ریزی برای موفقیت

تا به حال از خود سوال کرده اید که چرا این افراد توانسته اند ولی دیگران نه؟

مسلما این افراد موفقیت های خود را مدیون شانس نیستند بلکه آن ها مدیریت زمان داشته و روی تک تک استعدادهایی که در خود سراغ دارند برنامه ریزی کرده اند. افراد موفق استعدادهای خود را پرورش داده و آن ها را به مرحله اجرا در آورده اند.

زمانی به گلف باز معروف، آرنولدپالمر، گفته شد که خیلی خوش شانس است

او پاسخ داد: « بله و هرچه بیشتر تمرین میکنم خوش شانس ترم»

برنامه ریزی برای موفقیت و مدیریت اهداف و نکاتی که باید در نظر بگیریم :

اولین نکته که باید به آن توجه کنیم شناسایی استعدادهایمان و شکوفایی آن هاست.

برایان تریسی می گوید: «ظرفیت و توانایی یک فرد عادی همانند اقیانوسی ناپیموده، قاره ای کشف نشده، و جهانی از ممکنات است که منتظرند به آن ها پرداخته و در راستای اهداف به کارگرفته شوند.»

پس انسان با تکیه بر استعدادهایی که در وجود خود دارد می تواند بالاتر از تمام رویاهای خود گام بردارد و به آن ها دست پیدا کند. بنابراین لازم است در مورد آن چه که در زندگی به دنبال آن هستیم تصمیم دقیقی بگیریم، و با تمرکز روی استعدادهای ذاتی و به کارگیری استعدادهایمان در راستای اهداف، زندگی را هدف گذاری کنیم. پس باید هدف خود را مشخص کنیم افراد موفق افرادی هستند که با برنامه ریزی برای موفقیت در راستای اهداف حرکت می کنند، می دانند چه می خواهند و تمام انرژی خود را صرف آن چه که می خواهند می کنند. ما باید بتوانیم افکار و نظرات خود را به راهکارهای عملی و مناسب تبدیل کنیم و با برنامه ریزی و مدیریت، افکار و نظرات خود به اهدافی که برای خود در نظر گرفته ایم برسیم.

نکته دوم ، که برای ما حائض اهمیت است مسئولیت پذیریست.

مسئولیت زندگیتان فقط به عهده شخص شماست. شما در موفقیت هایی که در زندگی به دست می آورید مسئول هستید. ما باید چگونگی قبول مسئولیت و رسیدن به کلید موفقیت را بشناسیم. مهم ترین دشمنان موفقیت که برایان تریسی به آن ها اشاره کرده است، احساسات منفی از قبیل غبطه، حسادت، احساس خود کم بینی، ترس، حس ترحم نسبت به خود و در آخر عصبانیت است و چهار عامل دخیل در منفی بافی، توجیح، دلیل تراشی، نگرانی یا حساسیت بیش از حد و سرزنش می داند.

پس برای دستیابی به کلید موفقیت، پیشبرد و دستیابی به هدفی که مسئولیتش جز زندگی خودمان زندگی کسی دیگری را تحت الشعاع قرار نمی دهد.

– بزرگترین دلیل منفی بافی در زندگی را بشناسیم.

– چرایی به وجود آمدن این منفی بافی را مشخص کنیم.

– دیگران را سرزنش نکنیم و خود را مسئول اتفاقات زندگی بدانیم.

– از بهانه تراشی دست برداریم.

– هیچ کس جز خود شما نمی تواند به شما کمک کند. مهم ترین نیروی خلاق خود را بشناسید.

– مشخص کنید چه چیزی یا چه کسانی در زندگی به شما آسیب می رسانند. آن ها را کنار گذاشته و انرژی و زمانی را که صرف آن ها می کردید را صرف کارهای مهم تان بکنید.

نکته سوم ، آینده سازی بر اساس ارزش ها

زندگی آیندیتان را بر مبنای ارزش هایتان بسازد. تمامی رهبران بزرگ چهار خصلت بارز داشته اند.

– دارای بینش و بصیرت بوده اند، خودشناسی، نسبت به باورهایشان موضع گیری داشته اند.

برای ساخت آینده ای بهتر باید بتوانیم ارزش هایمان را شناسایی و بر مبنای آن ارزش ها برای زندگی خود برنامه ریزی کنیم. ما باید از افکاری که ما را از رسیدن به ارزش ها و باورهایمان دور می کند دست برداریم، خود را بهتر بشناسیم و به قدرت درونی خود اعتماد کنیم، رفتارهای حال و گذشته خود را مورد بررسی قراردهیم. خودباوریمان را افزایش بدهیم و در آخر به خودمان این اطمینان را بدهیم که بر اساس واقعیت زندگی کنیم.

نکته چهارم ، خواسته قطعی است

– از همین حالا برای خود مشخص کنید که بقیه عمرتان را قصد دارید چه کاری انجام دهید.

مهم ترین خواسته خود را معین کنید و نگرانی که در این مورد دارید را نیزمشخص کرده، وقتی مهم ترین خواسته هایتان را مشخص کردید بین این خواسته ها یکی را که برایتان دراولویت است را هم معین کنید. با این کار ذهنتان نسبت به مهم ترین خواسته هایتان هوشیارتر خواهد شد و برای رسیدن به آن پویایی بهتری خواهد داشت.

نکته پنجم ، بررسی باور ها و شروع کار بر اساس باورهایتان است

– باورهای شما زندگیتان را میسازد و آن راتحت الشعاع قرار می دهد. چگونگی موفقیت شما در زندگی به خاطر تاثیر پذیری باورهایتان است. باید باورهایتان را طوری انتخاب کنید که زندگیتان را آن طور که دوست دارید بسازد. پس باید باورهایی که در ذهن دارید را طوری تعیین کنید که تاثیر مثبتی در پیشبرد اهدافتان داشته باشد.

نکته ششم ، سنجش میان پیشرفت و برطرف کردن موانع احتمالی است

– برای داشتن عملکرد بهتر باید سه عامل را مدنظر بگیریم: تعهد، تکمیل و پایان کار.

– معیار خود را در درجه بندی میزان پیشرفت و موفقیت در ابعاد زندگی مشخص کنید.

– حداقل میزان پس اندازتان را مشخص کنید و خود را موظف به اندوختن این حداقل بکنید.

– مهم ترین بخش شغلتان که بر درآمد شما تاثیر بسزایی دارد مشخص کنید.

– هر یک از اهداف بزرگ را به بخش های قابل اندازه گیری و کنترل تقسیم کرده و برای انجام آن در زمان معین تمرکز کنید.

– سعی کنید هر روز مقداری از اهدافتان را انجام دهید.

– برای اهداف خود معیار و مقیاس تعیین کنید.

– هدف مهم تان را شناسایی وعلت نرسیدن به هدفتان را مشخص کنید.

– با ترس ها، شک ها و تردیدهایی که مانع رسیدن به هدفتان است مقابله کنید.

تبدیل شدن به فردی ماهر، همراه شدن با افراد مناسب

-دو عامل در دستیابی به هدف حائض اهمیت است.

– یکی تخصص در زمینه کاری که انجام می دهید و دوم سر و کارداشتن با افراد مناسب و ماهر در زمینه شغلی. لازم است در زمینه کاری استعداد های خود را بشناسیم و درصدد شکوفایی آن برآییم و علاوه بر آن در زمینه برقراری ارتباط با افراد تخصص لازم را پیدا کنیم ارتباط در روابط تجاری و زندگی اشخاص نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. پس باید برای برقراری روابط سالم و موثر با افرادی که با آن ها در زمینه کاری در تماس هستیم زمان و انرژی صرف کنیم.

تا اینجا شما را با پایه و اساس دست یابی به اهداف آشنا کردیم. حال باید برنامه ای مناسب برای اجرای اهدافتان تهیه کنید. در ادامه باید با برنامه ریزی صحیح وچگونگی آغاز برنامه و عواملی که موجب کارآیی آن میشوند را بیاموزیم. ما باید بتوانیم با برخورداری از احساس خوشبختی، اعتماد بنفس و قدرت وسعادت فردی که داریم کنترل درستی روی احساساتمان داشته باشیم واین احساسات را در پیشبرد اهدافمان در بازه زمانی مناسب بکار بگیریم. تنها زمانی میتوانیم این حس کنترل را داشته باشیم که مدیریت زمان را بلد باشیم.

برایان تریسی میگوید: « به منظور نگه داشتن شما در مسیر تمرکز مدیریت زمانی این چند سوال را مدام از خود بپرسید :

۱- چرا من در فهرست حقوق بگیرانم؟

۲- سه فعالیت با ارزش من چیست؟

۳- سه زمینه فعالیتم که مهمترین نتایج را در بردارد؟

۴- چه کاری است که اگر من و تنها من انجام دهم برای شرکتم متفاوت خواهد بود.؟

۵- در حال حاظر مهمترین استفاده ای که از زمان میتوانیم بکنیم چیست؟ »

– کارهایی را که قراراست انجام بدهید را فهرست بندی کنید.

– این فهرست را بر اساس اولویت تنظیم کنید.

– مقدار زمان و هزینه ای که برای دست یابی به اهدافتان صرف خواهد شد را مشخص کنید.

– برنامه خود را بطور مرتب بررسی کنید.

– ابزار مورد نیاز کارتان را قبل از شروع آن تهیه کنید.

– مهم ترین کاری که تکمیل یا عدم تکمیل آن پیامد زیادی را در زندگیتان خواهد داشت مشخص کنید و بلافاصله به آن کار بپردازید و روی آن متمرکز شوید.

نکته هفتم، تجسم اهدافتان است

– به طور کلی اهدافتان را مشخص کنید و خود را موظف بدانید که هر روز آن را روی کاغذ بیاورید. در تجسم اهداف چهار بخش حائض اهمیت است. تکرار، تداوم، پویایی و شدت.

نکته هشتم ، به کارگیری ذهن خودآگاه و فعال کردن ذهن ناخودآگاه و قبول و حفظ انعطاف پذیری است.

– ذهن خودآگاه راهی توانمند در پیش برد اهداف پیش روی شما قرار می دهد. هرچه ذهن خودآگاه شما روی آن تمرین و تمرکز داشته باشد به ذهن ناخود آگاه تان منتقل خواهد شد و شما را درصدد رسیدن به اهدافتان یاری خواهد کرد. ذهن خودآگاه مربوط به کارهای ارادی شماست مانند: خوردن، خوابیدن و راه رفتن. اما ذهن ناخودآگاه مربوط به کارهای غیر ارادی است مانند: نفس کشیدن، ضربان قلب و نبض. هر چیزی که در ذهن خود آگاه روی آن تمرین و ممارست شود به ذهن ناخودآگاه شما منتقل می شود.

روش فعال سازی ذهن ناخودآگاه : یک تمرکز و سعی  و تلاش به منظور دست یابی به اهداف، دوم حفظ آرامش کامل و مشغول ننمودن ذهن با مسائل. هرچه به ذهن ناخود آگاهتان اعتماد کنید موفق تر خواهید شد.

نکته نهم ، یکی دیگر از عوامل مهم در رسیدن به هدف انعطاف پذیری است.

– وقتی تغییر و تحولات ناگهانی در مسیر اهداف تان به وجود می آید شما باید با مدیریت صحیح قدرت تطبیق خود با شرایط به وجود آمده را داشته باشید. انعطاف پذیری یکی از موثرترین ویژگی های توانمندی است که شما در بروز مشکلات و مقابله با آن می توانید استفاده کنید.

نکته دهم ، شکوفایی خلاقیت و پیشرفت مداوم است.

– خلاقیت در ذهن را باید دائما پرورش داد و آن را به حال خود رها نکرد. باید سعی کنید ابزارهایی را برای پویایی خلاقیت در ذهن تان به کاربگیرید و از ذهن خلاقتان در پیشبرد اهداف استفاده کنید.

– ذهن خود را درگیر سوالاتی پیرامون کار و مشکلات آن کنید و به چالش بکشید

– مشخص کنید مشکل تان چیست؟

– دلیل بروز مشکل چیست؟

– راه حل هایی که برای مقابله با این مشکل وجود دارد چیست؟

– وقتی راه حلی را در نظر گرفتید. از خود سوال کنید که به کارگیری این راه حل چه نتیجه ای را میتواند برای شما در برداشته باشد.؟

حال شما باید با توجه به شناختی که از خود و اهدافتان پیدا کرده اید، برنامه ریزی کرده و اهدافتان را با توجه به استعدادهای ذاتی و خلاقیت هایی که در خود سراغ دارید مدیریت کنید. اینکه شما بدانید کی و چه زمانی باید کاری را انجام دهید نیز بسیار مهم است.

برنامه ریزی صحیح برای رسیدن به کلید موفقیت

۱- هدفتان را مشخص کنید. در زندگی هدفمند باشید.

۲- هدفتان را روی کاغذ بیاورید.

۳- برای هدفی که مشخص کرده اید برنامه ریزی کنید.

۴- برای رسیدن به هدف بر اساس برنامه ریزی که دارید زمان را در اختیار پیشبرد اهدافتان قرار دهید.

۵- کارهایی که باعث هدر رفت زمان شما می شوند را شناسایی و از آن ها دوری کنید.

۶- از ابزاری استفاده کنید که زمان را برای شما ذخیره کند.

۷- مثبت اندیشی را سرلوحه افکارتان قراردهید.

لطفا دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید

آدرس ایمیل شما منتظر نخوهد شد.

login-user

نام خود را وارد کنید

شماره موبایل خود را وارد کنید

رمزعبور خود را وارد کنید

login-user

شماره موبایل یا نام کاربری خود را وارد کنید

رمز عبور خود را وارد کنید

ثبت نام