خلاصه کتاب روانشناسی پول نوشته مورگان هاوزل (آموزههایی فراتر از زمان در باب ثروت، حرص و شادی) تمامی تصورات شما را درباره پول تغییر می دهد. کتاب با زبانی ساده و روشن نوشته شده و مفاهیم پیچیده برنامه ریزی مالی را به شما یاد می دهد.
کتاب روانشناسی پول یکی از پرفروش ترین کتابها با موضوع پول است و بعد از مطالعه آن ساختار ذهنی شما نسبت به پول تغییر می کند و ساختار ذهنی نوین ساخته می شود که شما مسیر واقعی ثروت و خوشبختی را خواهید یافت.
درباره کتاب روانشناسی پول
آیا شما نیز اغلب در مورد وضعیت مالی خود دچار تصمیمات اشتباه می شود و معمولاً با مشکلات مالی و پولی مواجه می شوید؟
خوب، این وضعیت طبیعی است، به ویژه در دنیای مدرن امروزی که تعداد معاملات تجاری رو به افزایش است و مسائل مالی هر روز پیچیدهتر می شوند. بنابراین، ضروری است که مهارت های خود را در این زمینه بهبود دهید.
به هر میزان که باهوش باشید، مدیریت و برنامه ریزی درست و اصولی پول و مسائل مالی، همچنان کار پرچالشی است که مهارت های خاص خود را می طلبد.
شما با یاد گرفتن این تکنیک ها به راحتی تبدیل به فردی ثروتمند خواهید شد.
برای آموزش این مهارتها، میتوانید به کتاب “روانشناسی پول” (The Psychology of Money) مراجعه کنید و آن را مطالعه کنید.
چرا مردم در برابر پول رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند؟
در ابتدا، به نظر می آید که برخی از افراد در حال تلف کردن فرصت های عالی در زندگی شان هستند. با این حال، آنها هیچگاه چنین احساسی ندارند و بلکه به خودشان احسنت نیز می گویند.
مساله جالب و قابل توجه این است که آنها نیز در مقابل افرادی که تصمیمات مالی متفاوتی می گیرند؛ همین عقیده را دارند و نگرانی های مشابه دارند.
ریشه این رفتارها و دیدگاه ها به عوامل محیطی و تجربیات فردی مربوط است. اجازه دهید بیشتر توضیح دهیم.
وقتی کسی که هیچ گاه تجربه چالش های مالی را نداشته و با مفاهیمی همچون “فقر”، “نداشتن” و “کمبود” آشنایی ندارد، وارد عرصه بازار سرمایه گذاری می شود؛ ریسک ها را بسیار سبک و حتی جذاب و هیجان انگیز می بیند. این افراد مفهوم هایی مانند فقر و کمبود در دایره ذهنی شان نمی گنجد.
در مقابل، فردی که در یک محیط فقر بزرگ شده و تجربه کمبود مالی دارد، به ریسک های بازار سرمایه با احتیاط نگاه می کند.
او نمی خواهد در معاملات پولی با احتمالات ریسکی شرکت کند؛ زیرا از عواقب بالقوه ضرر مالی خود آگاه است. او از تجربه خود در مواجهه با سختی های مالی اطلاع دارد و به همین دلیل محتاطانه با پول و سرمایه ای که با زحمت بدست آورده رفتار می کند.
این تفاوت ها در نگرش و رفتار نسبت به پول کاملاً قابل تفسیر و قابل درک هستند.
ثروتمند شدن یا ثروتمند ماندن؛ مسئله این است!
روش های کسب ثروت دیگر هیچ اسراری ندارد. با مطالعه کتاب های مختلف و انجام کمی تحقیقات، می توانید هزاران راه برای به دست آوردن ثروت را کشف کنید.
این راه ها شامل تبدیل کردن علایق شخصی به منابع درآمدی، شرکت در کسب و کارهای دیگران، و … می شوند؛ همچنین راه های مستقیم یا غیرمستقیمی برای کسب ثروت فراهم وجود دارند. در این میان، آنچه که اغلب آن را نادیده می گیریم، روش “حفظ ثروت” است.
در همه جای دنیا، افراد زیادی وجود دارند که از درآمد بالایی برخوردار می باشند. این مورد نشان دهنده این است که آنها هنر کسب ثروت را به خوبی فراگرفته اند.
با این وجود، ما همچنان افرادی را مشاهده می کنیم که به دلیل عدم توانایی در حفظ ثروت خود، سقوط کرده اند و تمام دارایی خود را از دست داده اند.
با دانستن این موضوع می توان نتیجه گرفت که کسب پول، تنها بخشی از مسیرثروتمند شدن است. ادامه این مسیر به تلاش ما برای حفظ و مدیریت درست این دارایی ها باز می گردد.
چگونه از ثروت مان نگهداری کنیم؟
یکی از ساده ترین راه های نگهداری پول، “بدبینی” است.
یک جمله مشهور در حوزه روان شناسی مالی وجود دارد که این مفهوم را به خوبی توصیف می کند: “در زندگی خود خوش بین باشید و در مسائل مرتبط با پول و کار، بدبین باشید.”
به این دلیل که خوش بین بودن در مسائل مالی و کاری، تصمیم گیری ها را احساسی می کند و ممکن است اقدامات غیرمنطقی انجام دهیم.
پیام اصلی نویسنده در کتاب روانشناسی پول چیست؟
نویسنده در این کتاب با کلمات خود تمام تلاش را می کند تا به خوانندگان رفتارهای غیرمنطقی مرتبط با پول را بگوید.
مطالب کتاب را براساس سال ها تجربیات خود در زمینه مالی و سرمایه گذاری نوشته است و به این نتیجه رسیده است که رفتارهای مالی ما بیش از آنکه براساس اصول منطقی باشند، تحت تاثیر احساسات و هیجانات عاطفی هستند.
بخشی از متن کتاب روانشناسی پول
ما که هشتمان گروِ نُهمان است و چشمانتظار آخر بُرجیم؛ بنابراین، پسانداز برای ما رؤیاست؛ احتمال افزایش حقوق هم که ناچیز است؛ از عهدهٔ تعطیلاتِ خوب، ماشینِ جدید، بیمهٔ درمانی، یا خرید منزل در محلهای امن هم که برنمیآییم؛ پس نمیتوانیم بدون آنکه زیر بار بدهیهای هنگفت برویم، فرزندمان را به دانشگاه بفرستیم. شمایی که کتابهای مالی را میخوانید، اکنون صاحب چیزهایی هستید یا احتمال بهدستآوردنش برایتان زیاد است؛ ولی ما که هیچکدام را نداریم، تنها زمانی میتوانیم رؤیای داشتنِ همهٔ چیزهایی را که شما دارید و قدرش را نمیدانید، در سر بپرورانیم و لمس کنیم که بلیت بختآزمایی میخریم. ما بهای یک رؤیا را میپردازیم و شما ممکن است درکی از آن نداشته باشید؛ زیرا همین حالا، در رؤیای ما زندگی میکنید. به همین دلیل هم ما نسبت به شما بلیتهای بیشتری میخریم.
لازم نیست چنین استدلالی را بپذیرید؛ خرید بلیت بختآزمایی در شرایط بدِ مالی، ایدهٔ افتضاحی است؛ اما تا حدودی علت ادامهٔ فروش این بلیتها را میفهمم و این ایده که «کاری که شما میکنید احمقانه است؛ اما تا حدودی دلیلش را میدانم»، ریشهٔ بسیاری از تصمیمات مالی ما را آشکار میسازد.